ابن روزهای به معنی واقعی کلمه مزخرف

همیشه فکر میکردم وقتی به این سن (۱۶ - ۱۷سالگی)برسم بهترین اتفاق ها برام می افته،فکر می کردم این سالها قراره خاطره انگیز ترین،شادترین و بهترین سالهای زندگیم باشن.

اما چی؟شونزده سالگیم به مزخرف ترین شکل ممکن تموم شد و هفده سالگیم هم داره به معمولی ترین شکل ممکن میگذره.

تابستونی که ۸ - ۹ماه منتظر اومدنش بودم یک ماهش به بیخودترین شکل ممکن داره تموم میشه.

 

 

خب خودم میدونم چمه،میدونم چی‌کم دارم،میدونم چی میخام......اما مشکل اینه که هیچ کدومشون دست من نیست.

 

#پوکر_فیس_ترین

  • پری سای

نع؟!

حس میکنم دارم خیانت میکنم به این روزا-به بهترین روزای زندگیم-به روزای نوجوونیم-چون چیزی از این روزا نمینویسم تا واسه همیشه یادم بمونه و بعدا مثلا توی هفتاد سالگیم بتونم بخونمشون والبته-بهشون بخندم!

از این حس و حالام-از نا امیدشدنامم-از همه ی وقتایی که میشینم جلو اینه و باخودم حرف میزنم-از ساده و احمق بودنم-از اینکه دیگه اون پریسای قبلی نیستم.

باید بنویسم از همه چیز-دقیق و با تمامی جزییاتش-با تاریخ و اسامی افراد-از همه ی حس و حالام-همه ی افکار تو سرم.../:

 

 

 

و چقد بده که ادم نتونه حرفاشو با خودش بزنه...چقد بده ادم با خودشم سر سنگین بشه...نع؟

  • پری سای

دختری که روی ابرها قدم میزند...!

برای فراموش نکردن روزهای نوجوانی ام هر چرت و پرتی ممکن است اینجا بنویسم!

Designed By Erfan Powered by Bayan